وجه تسمیه :
بیرجند از دو بخش «بیر» و «جند» تشکیل شده که «بیر» در پارسی باستان به معنی رعد و برق و طوفان و «جند» که معرب «کند» به معنی شهر و مکان است.
شهرت :
شهر کاجها، شهر علم و فرهنگ
جمعیت :
259,506 (نفر)
مساحت :
42.7 (کیلومتر مربع)
ایستگاه راهآهن
فرودگاه
شهری کوهپایه ای با آب و هوایی معتدل در مرکز خراسان جنوبی که به شهر علم و فرهنگ مشهور بوده است.
بیرجند به عنوان مرکز استان، همراه با شهر طبس از پر رونقترین شهرهای استان خراسان جنوبی هستند. علاوه بر نام بیرجند که ساختار آن برگرفته از زبان پهلوی بوده و به دوران پیش از اسلام باز میگردد، بنا به روایتی، احتمالاً در اواخر حکومت ساسانیان و توسط زرتشتیان مناطق مرکزی ایران به عنوان منزلگاهی در حاشیه کویر و در مسیر عبور از کویر به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست. قرائن و شواهدی نشان دهنده این است که آبادانى و رونق شهر بیرجند از دوره صفویه شروع شده، که تقریباً تا اواسط دوره قاجاریه معماری و بافت هماهنگی را داشته است. مکانهای تاریخی بیشمار در شهر، خانههاى گلی و گنبدی شکل، کوچههاى پیچ در پیچ، قراولخانه ها و کاروانسراهاى پررونق حکایت از دفاع در برابر دشمن بیگانه و یا مبارزه با توفان شن داشته است. هرچند به دلیل زلزله آثار زیادی از آن به جای نمانده است.
این شهر کوهپایهای از آب و هوایی معتدلتر نسبت به شهرهای اطرافش برخوردار است. هر چند تابستانهایی گرم و زمستانهایی سرد و خشک را پشت سر میگذارد. شاید همین آب و هوا سبب شده که قناتهای متعددی در بیرجند وجود داشته و هنوز هم پابرجا باشند. البته این را هم باید در نظر داشت که بیرجند از نخستین شهرهای ایران است که از سیستم آبرسانی و لولهکشی آب بهرهمند بوده است، بقایای آن هنوز در برخی خرابههای بافت قدیم به سختی قابل مشاهده است.
همچنین سومین مدرسه به سبک جدید پس از دارالفنون در تهران و رشدیه در تبریز به نام مدرسه شوکتیه در سال ۱۲۸۲ هجری شمسی در این شهر دایر شده است. شاید به همین دلیل است که بیرجند به شهر علم و فرهنگ مشهور است و میزان تحصیلات در آن بالا و نرخ بیسوادی کم است و به علت موقعیت سیاسی و استراتژیک بیرجند، سومین فرودگاه کشور در سال ۱۳۱۲ پس ازفرودگاه های قلعهمرغی و بوشهر در این شهر ساخته شد.
خصوصیت دیگر بیرجند، شهری کویری با چندین باغ بزرگ و سرسبز با درختان سر به فلک کشیده، از جمله باغ ایرانی، باغ و عمارت اکبریه که به ثبت جهانی نیز رسیده است. علاوه بر آن در سراسر شهر کاجهای قدیمی جلوهای خاص به شهر بخشیدهاند. و با وجود اینکه بیرجند در حاشیه کویر قرار گرفته، یکی از قطبهای تولید محصولاتی مانند زعفران، زرشک، عناب و آلوبخارا است، همچنین از بازار قدیم بیرجند که در فصل برداشت محلی برای فروش محصولات روستاییان بوده، میتوانید سوغات سنتی این شهر را تهیه نمایید.
همانند دیگر مردم استان خراسان جنوبی ، اهالی بیرجند هم به زبان فارسی دَری صحبت میکنند، با این تفاوت که در لهجه بیرجندی تاکید بر روی برخی هجاها آهنگ خاصی به بیان واژهها میبخشد. بیرجندیها خونگرمی وجودشان را از همجواری با کویر به ارث بردهاند و این گرما در زمان شنیدن موسیقی محلی دوچندان حس میشود. موسیقی بخشی جدا نشدنی از فرهنگ خراسان جنوبی است، هنر نوازندگی سازهای سنتی این خطه امروز هم در بیرجند رواج دارد و در بیشتر مراسم و آیینهای سنتی، موسیقی و حرکات موزون اجرا میشوند. شنیدن موسیقی سنتی همراه با دیدن مراسمی مثل رقص چوب میتواند هر بینندهایی را به وجد بیاورد و در جای خود میخکوب کند.
در بیرجند آداب و رسوم شاید نه به اندازه گذشته اما هنوز به خوبی زنده و پا برجا هستند و مردم همچنان سعی در حفظ ریشه و اصالت خود دارند، هنوز هم عشق به زندگی و نشاط در اجرای آیینهایی چون سبز کردن سبزه عید، خانه تکانی، دید و بازدید و ... موج میزند. هنوز هم با گذشت سالیانی دراز سنت کف زنی در شبهای چله (اولین شب قبل از شروع زمستان) برای شیرین کردن کام و جشن برای دوباره دیدن خورشید در فصل زمستان انجام میشود. در کنار این اجرای مراسمی از این دست، مردمی مقید به سنتهای مذهبی هستند، در بیرجند شیعه و سنی (با اکثریت شیعه) کنار یکدیگر زندگی میکنند. پایبندی به عقاید دینی در اجرای مراسمی چون تعزیه خوانی، نخل برداری، چاووش خوانی، علم بندان، علم گردانی، مشعل گردانی و ... در ماههای عزاداری (محرم و صفر)، ماه رمضان و اعیاد مذهبی به خوبی بیانگر اعتقادات مردمی خو گرفته با گرمای کویر است.
لباس محلی ساکنین بیرجند هم با توجه به موقعیت جغرافیایی و آب و هوای حاکم بر منطقه بوده ولی اکنون به ندرت بر تن اهالی این منطقه دیده میشود. مردان در تابستان لباسی از جنس کرباس سفید به نام چهل تیزر به همراه جلیقه مشکی، شلواری گشاد از همان جنس که در قسمت مچ پا تنگ میشود میپوشیدند. در زمستان علاوه بر این لباسها؛ لباسی ضخیم از جنس پشم گوسفند به نام قُرت میپوشیدند. زنان پیراهنی که بلندایش تا بالای زانو بود را به همراه شلیته به تن میکردند و برای مصون ماندن از سرما بر روی پیراهن اَرخالق (لباسی شبیه به کت) به تن میکردند، سرشان را با چارقد میپوشاندند و با دستمال مشکی حاشیهدار بافت یزد میبستند، در بعضی روستاهای بیرجند هنوز هم میتوان این پوششها را دید.
صنایع دستی، نمادی از تاریخ تمدن یک قوم است و بار فرهنگی، خلاقیت ساکنان یک منطقه را به نمایش میگذارد. در بیرجند نیز همانند دیگر شهرهای ایران حضور صنایع دستی خاص این منطقه علاوه بر نمایش هنرمندی ساکنان آن، دلالت بر فرهنگی غنی و ریشهدار دارد. هنرهایی چون: سفالگری، جاجیم بافی، گلیمبافی و قالیبافی که نشان از ذوق، خلاقیت و مهارت صنعتگران هنرمند بیرجندی دارد که افکار و احساسشان را اینگونه در قالب صنعت به نمایش در آوردهاند.
اولین چیزی که در میان صنایع دستی این منطقه خودنمایی میکند فرش بیرجند است. فرشی با طرحهایی خاص همین دیار، از محرمات، هراتی و ... . دیرزمانی نیست که کارگاههای خانگی این شهر از رونق افتادهاند. شهری که زمانی بسیاری از ساکنانش چه در شهر و چه در روستاها به بافت فرش مشغول بودهاند و از این راه گذران میکردهاند. در خانه بسیاری از «بیرجندیون» دار قالیهای دوازده متری در زیرزمینها و گاه در یکی از اتاقهای خانه برپا بود. از مرد و زن، دختر و پسر گره بر تار قالی میزدند و نقش زندگی را بر آن میآفریدند. هنوز هم در بازار بیرجند فرش و قالیچههای آن رونق دارند ولی نه به اندازه گذشته.
هولهبافی دیگر هنری است که امروزه به همت برخی دوباره به درون خانهها راه باز کرده و زنان و دختران آن را میآموزند. بافتی که شاید به دلیل سادگی و داشتن بازار و ارزان بودنش مشتاقان زیادی دارد. از هنرهای دیگر این مردم میتوان به گلیمهای زیبایی اشاره کرده که به صورت ذهنی بافته میشده اما امروز خیلی کم رونق و فقط پیرزالان (پیرزن در گویش محلی) منطقه آن را زنده نگاه داشتهاند.
ترکه بافی هم که نوعی سبد بافی با چوب بید سرخ با بادام کوهی است در روستاهای اطراف بافته میشود و تنها منبع درآمد برخی از مردم روستاهای اطراف را در این دیار کویری و کم آب تشکیل میدهد. در گذشته هنرها بیش از اینها بودهاند که به مرور زمان به فراموشی سپرده شدهاند، کفش و نمد را میتوان از این دست هنرها برشمرد.
علاوه بر هنرهای دستی و سنتی هنرمندان این شهر، میتوان از محصولات کشاورزی که مختص این اقلیم است مانند: زرشک، عناب، زعفران، بادام، توت، انجیر، انگور و آلوبخارا هم نام برد.
گشتهای شهر بیرجند
همیشه اسم بیرجند برای من سوای از حس تاریخ و فرهنگ یادآور زرشک و عناب است.