میراث جهانی :
ثبت نشده
وجود جاذبههای طبیعی در روستاهایی همچون مصر و فرحزاد سالهایی طولانی، این روستاها را به منطقهای برای طبیعتگردان و علاقمندان به کویر تبدیل کرده است. اما آنچه در گردشگری شهرستان خور و بیابانک کمتر مورد توجه قرار گرفته، وجود جاذبههایی است که از وجود و حضور مردم بومی منطقه طی دههها و قرنها زندگی در حاشیه کویر بدست آمده است. شاید یکی از این جاذبهها که مدت طولانی حرفی برای گفتن و شنیدن داشته و توجهای به آن نشده، قبرستان جندق باشد.
قبرستان جندق برخلاف بسیاری از قبرستانها در دیگر شهرها مکانی در حاشیه شهر نیست بلکه در نزدیکی مرکز جندق قرار دارد تا همه به راحتی بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. از طرفی با محل شستشوی اموات یا غسالخانه فاصله دارد چرا که مردم معتقدند مشایعت و همراهی شخص متوفی امری نیکوست و معمولا اهالی تلاش میکنند که میت را همراهی و در نماز میت حضور پررنگی داشته باشند. شیوه دفن به دو شکل لَحَدی و مقبرهای انجام میشود که نسبت به هم تفاوتهایی دارند تنها تفاوت ظاهری و قابل مشاهده این است که ارتفاع گورهای مقبرهای بیشتر از گورهای لحدی است.
تقریبا همه اهالی جندق، قبل از مرگ وصیت میکنند تا جسد آنها بعد از مرگ به کربلا منتقل شود ولی از آنجا که همیشه امکان انتقال به کربلا وجود ندارد، قبرستان جندق فقط آرامگاه موقتی برای درگذشتگان است و روی اکثر سنگ قبرها این عبارت به چشم میخورد "آرامگاه موقت". چند سال بعد از خاکسپاری بازماندگان وظیفه انتقال جسد به کربلا را به عهده دارند آنچنانکه دکتر پاپلی یزدی جایی در کتاب خاطرات خود اشاره میکند "گویا مردم بیرجند هم سالها قبل چنین رسمی داشتهاند." خلاصه آن که هم اکنون آرامستان وادی الرحمه کربلا محل خاکسپاری ابدی بسیاری از اهالی جندق است.
در قبرستان نمای قبرها بسته به سلیقه افراد متفاوت است اما در گذشته اغلب پوششی از کاهگل بوده و روی بعضی از قبرها ناودان قرار داشته تا بارش باران کاهگل روی قبر را از بین نبرد. بسیاری از قبرها خالی هستند یا بعد از انتقال فرد متوفی به کربلا شخص دیگری از اقوام و بستگان او که به تازگی فوت شده در همان قبر مدفون میشود به همین خاطر است که روی بعضی از قبور دو یا چند سنگ قبر مشاهده میشود.
در قبرستان جندق، قبری وجود دارد که گاهی به شوخی اهالی میگفتند فرد متوفی را ایستاده دفن کردهاند به همین خاطر بلندترین قبر، قبرستان شده، اما پیرمردی میگفت چون عالم بزرگی بوده قبر او را بلندتر ساختهاند تا در میان دیگر قبرها به راحتی مشخص شود. که نمونهای از قبرهای مقبرهای است و نکته دیگر قبرستان جندق این است که بر عکس بسیاری از شهرهای دیگر، تعداد شهدای اندکی دارد که آنها هم سربازان وظیفه بودهاند.
شستشوی اموات هم مراحل خاصی دارد که با نهایت احترام انجام میشود. یکی از این مراحل قرار دادن دو عدد چوب کوتاه زیر بغل متوفی است که از برگ سبز درخت خرما تهیه شده و حتما باید سبز و تازه باشد. روی یکی از آنها شهادتین و روی چوب دوم هم ذکری را مینویسند که در قنوت هم خوانده میشود. چوبی که شهادتین را روی آن مینویسند زیر بغل سمت راست و چوب دیگر که ذکری بر آن است در سمت چپ قرار میگیرد، این دو چوب را جَریدَتین مینامند. همچنین با قرار دادن خشت خام در دو طرف قبر به نحوی خاص، جنسیت فرد فوت شده را هم مشخص میکنند.
شاید اگر قوانین و تعصبات مردم اجازه میداد امکان راهاندازی موزهای با عنوان مرگ و آشنایی با نحوه کفن و دفن در جندق وجود داشت یا اگر در زمان و مکان دیگری بودیم امکان استفاده و ارایه قبرهای خالی به عنوان فضایی برای اسکان و اقامت وجود داشت.
بهش فکر کنید، حاضرید یک شب اقامت درون یه جایی شبیه به قبر رو تجربه کنید و برای اون یک شب هزینه هم پرداخت کنید؟
به قلم: حسین طباطبایی